مریم میخانک بابایی
چالش های تولید در صنعت نفت سال ها بویژه با جدی شدن تحریم ها در همه ابعاد، خود را نشان داده است. اکتشاف، حفاری، قطعات و تجهیزات، فناوری، کسری منابع مالی برای تداوم پروژه ها، یا کمبود منابع مالی در جهت توسعه این صنعت و غیره و در نهایت عدم فروش نفت و فرآورده های آن به دلیل تحریم ها و محدودیت های بین المللی و عدم بازگشت به موقع پول در نتیجه فروش نفت، موضوعات و چالش های بزرگی است که صنعت نفت در این سال ها به خوددیده است و همواره با برنامه ریزی ها در پی حل معادلات چند مجهولی است. این چالش ها باید به طُرقی حل شود. عمیق تر شدن آن ها مشکلات را بحرانی تر و غیرقابل حل خواهد کرد. به این بهانه و در گفتگویی کارشناسانه با دکتر مجید عباسپور استاد حوزه انرژی از دانشگاه صنعتی شریف، راهکاری را برای برون رفت از چالش های صنعت نفت مطرح کردیم. او به صراحت نبود فناوری و تکنولوژی را دلیلی بر عدم توسعه این صنعت می داند. دلایل بیشتر این کارشناس خبره را در ادامه می خوانید.
صنعت نفت برای برون رفت نیازمند ابزارها و راهکارهایی است. شما به عنوان کارشناس ارشد حوزه انرژی در کشور، بزرگترین چالش این صنعت را در چه می دانید؟
بزرگترین چالش بویژه در بالادست صنعت نفت فقدان تکنولوژی لازم است و یکی از مشکلاتی است که باید نه تنها در حال حاضر بلکه در بلندمدت نیز به آن پرداخته شود.
برای بالابردن ظرفیت بهره برداری از چاه های نفت و گاز به خصوص در میادین مشترک باید از تکنولوژی قابل دسترس استفاده کنیم زیرا در صورت عدم برداشت برای کشورمان زیان آور است. کشورهایی که با ما در میادین نفت و گاز مشترک هستند در حال برداشت بوده و ما از این موضوع کم بهره ایم. از این رو می گویم در بالادست صنعت نفت باید روی تکنولوژی و افزایش ظرفیت تولید کار کنیم.
به نظر می رسد نبود فناوری وتجهیزات در بالادست نفت به دو عامل برمی گردد ابتدا کمبود منابع مالی و دوم محدودیت روابط بین الملل مانعی بر رشد و توسعه ورود فناوری و تجهیزات به کشور بوده اند. آیا شما این موضوع را می پذیرید؟
در بُعد مالی که روزانه ده ها میلیون دلار از دست می دهیم. چون از میادین مشترک که حق ماست نمی توانیم برداشت کنیم و کشور دیگری به دلیل در اختیار داشتن فناوری در حال برداشت است و به همان میزان اختلاف بهره برداری، ما متضرر هستیم و این زیان اگر حتی یک میلیون بشکه باشد محاسبه کنید در کل چه می شود. رقم بسیار بالاست.
موضوعات تامین مالی موضوعی جدا و دارای ساختاری مستقل است که آن نیز در جای خود نیازمند بحث و بررسی است اما این فقدان تکنولوژی لازم است بررسی شود زیرا میزان بهره برداری از نفت و گاز را تا این حد پایین آورده است. لذا یکی از موضوعاتی که باید به آن رسیدگی کنیم فناوری و بالابردن توان فنی است. البته در این سال ها اقدامات خوبی انجام شده است و دستاوردهای قابل توجهی را برای صنعت به بار آورده است.
یک بخش دیگری که می توان به آن اذعان داشت عدم همکاری با شرکت های بزرگ نفتی دنیاست تا به شیوه دیگری از فناوری در این صنعت بهره ببریم که نبود شرکت های خارجی در کشور هم دلایل خود را دارد که می دانید.
یک دهه است که همکاری شرکت های دانش بنیان با سازندگان تجهیزات داخلی بسیار چشمگیر بوده است و ایرانی ها توانسته اند در تولید اقلام اساسی در بالادست صنعت نفت خودکفا شوند و حتی محصولاتی مشابه خارجی تولید کنند. در این خصوص چه اظهار نظری دارید؟
همانطور که گفتم در این سال ها دستاورد خوبی حاصل شده است اما تا رسیدن به مرز خودکفایی فاصله داریم. ما در میادین نفتی با قطر و دیگر کشورها مشترک هستیم و اگر پیشرفت علمی و توسعه فناوری ما به حدی بود که می توانستیم از این میادین مشترک برداشت کنیم حداقل می توانستیم در میزان برداشت برابر و یا بعضا از آن کشورها جلو بزنیم. نمی خواهم بگویم تلاش ها بی تاثیر بوده است، خیر. ولی باید برای انجام کارهای سازنده در این حوزه بخش های مستعد را ترغیب کنیم. توان بهره برداری ما به دلیل کمبود تکنولوژی و فناوری کم است و متاسفانه تا رسیدن به نقطه بهره برداری مساوی، فاصله داریم و این فاصله روز به روز بیشتر می شود.
بهره برداری از میادین مشترک دریایی توانمندی بسیار بالایی می خواهد که ما به دلیل نبود فناوری نتوانستیم آن طور که باید و شاید حلقه عملیاتی بهره برداری را به حد متعارفی برسانیم و از این رو شرایط به گونه ای است که به دلیل نبود فناوری با مشکل ناترازی در داخل هم مواجه هستیم و در زمستان با افت فشار گاز از میادین گازی نمی توانیم گاز مورد نیاز را برداشت کنیم درحالیکه بر روی منابع عظیمی از گاز قرارداریم.
کشورهایی اعم از قطر و عربستان خود دارای تکنولوژی نیستند بلکه این تکنولوژی را در مشارکت با دیگر شرکت ها به کار برده و از میادین برداشت می کنند. نظرتان در این زمینه چیست؟
کشورهایی مانند قطر و عربستان خودشان این کار را انجام نمی دهند. شرکت های بزرگی مانند توتال، بی پی، و غیره را وارد حوزه سرمایه گذاری کشورشان کرده اند که البته پر واضح است ایجاد این امکانات برای تولید نباید به گونه ای باشد که ما فناوری را خود ایجاد کنیم چون اساسا مقرون به صرفه نیست. کشورها نباید تمام تکنولوژی را از صفر تا صد خود تولید و خلق کنند و اصلا این حرکت و اقدام به آن نیز عقلانی نیست و این امور در همکاری بین المللی می تواند سرعت تولید را جلو ببرد.
توضیحاتم در خصوص استفاده از فناوری بدان معنا نبود که ما بیاییم خود از ابتدا چرخ را تولید کنیم منظور این است که باید تکنولوژی را به خدمت بگیریم حال تکنولوژی که در دنیا وجود دارد و یا در بخش هایی هم شرکت های ایرانی علاقمند به تولید این تجهیزات می توانند تولید کنند. مشکل اصلی ما عدم همکاری با شرکت های صاحب سبک و تولید است و این نقطه ای است که باید روی آن کار کنیم تا به آن برسیم. تمام این توضیحات و اقدامات برای افزایش تولید و بهره برداری از میادین بویژه میادین مشترک ساحلی و دریایی است که تکنولوژی خاص خود را می طلبد و کار بسیار مشکلی است اما باید اقدامات سازنده ای انجام دهیم.
البته اینکه می گویم در همکاری با شرکت های خارجی منظور این نیست که ما برای ساخت تجهیزات در داخل تلاش نکنیم. باید در مسیر مهندسی تجهیزات و ساخت قدم برداریم و پرواضح است که پروژه های بسیاری در صنعت نفت وجود دارد که نیاز به تکنولوژی دارد و در این خصوص هم نمی شود یک شبه ره صد ساله را رفت.
می گویند اصلی ترین موضوع، بحث تامین مالی است یعنی اگر پول کافی داشته باشیم می توانیم تکنولوژی و فناروی را به خدمت بگیریم. این طور نیست؟
منابع مالی داشته باشیم تا چه چیزی را تامین کنیم؟ منابع مالی یعنی سرمایه گذاری مشترک می طلبد. این یک مبحث دیگری است. باید جذابیت سرمایه گذاری داشته باشیم . مثال دایره جادویی را خارجی ها مطرح می کنند یعنی وقتی که یک بخشی را درست می کنیم بخش دیگری خود را نشان می دهد. بخش سرمایه، تکنولوژی، بخش فقدان همکاری و مشارکت در تولید و سرمایه گذاری و غیره است. اما فعلا راه برون رفت به خدمت گرفتن تکنولوژی به روز دنیا برای افزایش تولید و دانش فشارافزایی از میادین نفت و گاز است.
اگر روابط بین المللی قوی داشته باشیم و قرارداد با شرکت های خارجی ببندیم و آن ها خود تکنولوژی را با خود به کشور بیاورند، در این صورت شرایط بهتر خواهد بود؟
مشارکت با خارجی ها برای ورود تکنولوژی یک مسیر دیگری است. به هرحال همانطور که اشاره کردم فعالیت های نفتی یک فعالیت کلان است. مثلا تصور کنید ما در بخش انرژی می خواهیم نیروگاه بزنیم. نیروگاه آبی و یا حرارتی که نیاز به تجهیزات دارد. مثلا توربین یکی از تجهیزات این نیروگاه است که برای تولید برق مورد نیاز است. حال تصور کنید برای احداث یک نیروگاه که در نظر داریم نیاز برقی کشورمان را برطرف کنیم نباید که تجهیزات را از صفر تا صد خودمان تولید کنیم. ما که نباید برای یکی از تجهیزات مهم آن بیاییم کارخانه مثلا توربین سازی احداث کنیم. شاید نیاز ما در طول چند سال به سه یا چهار توربین باشد به چه دلیل باید کارخانه توربین سازی احداث کنیم درحالیکه در دنیا کارخانجات معینی که دو تا سه شرکت هستند کارشان ساخت توربین است. مثلا زیمنس و جنرال الکتریک سالیان سال تجربیات خود را در احداث توربین به دست آورده اند و این تجهیزات را با استاندارد بالا تولید کرده و می کنند. البته اینکه شرکت های داخلی بیایند و در احداث پره های توربین و یا قطعات دیگر آن دست به اقدامات سازنده ای بزنند که بسیار مناسب است آن هم در جهت نیاز نیروگاه به اورهال و یا خرابی توربین ها به کار آیند ولی اینکه بیاییم کل دانش فنی تجهیزات اصلی را پیگیری کنیم و برای آن به دنبال منابع بگردیم این اصلا مقرون به صرفه نیست. باید توانمندی لازم را برای تامین قطعات به کار گیریم که اقدامات سازنده ای است.
طبعا برای ایجاد چنین تجهیزاتی نیازمند سرمایه های بیشماری هم می شویم ...
احداث نیروگاه و یا پالایشگاه و یا در بخش بالادست صنعت نفت سرمایه می خواهد که این سرمایه را می توان از دو طریق به کار برد. یکی سرمایه های داخلی و دیگر سرمایه گذاری خارجی است که سرمایه گذار خارجی برداشت هایی را در نتیجه سرمایه گذاری خود خواهد کرد.
ما می توانیم با تمرکز بر سرمایه های داخلی و حتی کوچک به ارقام بالایی برسیم و تنها برای رسیدن به آن نیازمند اطمینان از سرمایه گذاری هستیم. سرمایه گذار داخلی بویژه سرمایه های کوچک به اطمینان و امنیت سرمایه گذاری نیاز دارند و باید شرایط اطمینان فراهم شود. در این صورت به راحتی و بدون دغدغه ای این سرمایه ها در پروژه ها سرازیر می شود و اعداد باورنکردنی را هم رقم می زنند که اگر این سرمایه گذاری را به مجموعه هایی ازجمله صنایع و یا بالادست صنعت نفت و یا دیگر بخش ها وارد کنیم این سرمایه ها بازدهی لازم را در اقتصاد خواهند داد.
متاسفانه چندسالی است اعتماد به سرمایه گذاری در بین سرمایه های کوچک کم شده است و باید سعی کنیم این اعتماد و اطمینان را برگردانیم تا این سرمایه های سرگردان به هدر نرود و در دیگر بازارهای موازی مصرف نشود. سرمایه ها را در مسیر درست اقتصاد هدایت کنیم.
پیش بینی شما برای جبران ناترازی انرژی در سال جاری چیست؟
جبران ناترازی نیازمند سه جهت و حرکت اساسی است. یک بخش تامین انرژی است که باید ببینیم از چه طریقی امکان پذیر است. گسترش انرژی های تجدیدپذیر یکی از سر شاخه های تامین انرژی است و باید این بخش را توسعه دهیم چون کشور ما پتانسیل لازم را برای توسعه این بخش دارد. گفته می شود که ما ظرفیت 30 تا 40 هزار مگاواتی تولید نیروی برق تجدیدپذیرها را داریم و من به جرات می گویم حتی بیش از اینها ظرفیت وجود دارد ولی باید بررسی شود که با وجودی که ما این پتانسیل را داشتیم چرا تولید برق تجدیدپذیرهای ما در کشور حدودا 1100 مگاوات است؟!! چه موانع و مدیریتی بر سر توسعه این بخش ها بوده باید آن ها را شناسایی و برطرف کنیم.
اینها نکاتی است که باید بررسی شود که ما وقتی بحث سرمایه گذاری را می کنیم در صورتی که دانش فنی و تکنولوژی آن را داشته باشیم در آن صورت چگونه به سرعت بخشی استفاده از سرمایه ها اقدام کنیم؟ چه زمینه هایی را باید فراهم کنیم؟ وقتی می گوییم بیاییم از سرمایه های خرد استفاده کنیم برای این سرمایه ها چه کردیم؟
ببینید ما می گوییم توسعه تجدیدپذیرها برای جبران ناترازی مهم است و برای این منظور سرمایه های خرد بسیار می تواند به ما کمک کند و دانش فنی و تکنولوژی تجدیدپذیرها بسیار پیچیده مانند بالادست و یا صنعت نفت نیست و می شود با سرمایه های اندک و دسترسی به تکنولوژی آن را راه اندازی کرد. پس باید صندوق های سرمایه گذاری در تجدیدپذیرها را ایجاد کنیم و از مردم بخواهیم این سرمایه ها را در صندوق ها سرمایه گذاری کنند. مردم باید مطمئن باشند که این سرمایه گذاری بهره برداری مناسبی خواهد داشت. به اعتقاد بنده کوتاه ترین زمان برای تامین انرژی استفاده از انرژی های تجدیدپذیر است. مصرف انرژی و بهینه سازی آن راه حل دیگر رفع ناترازی است که اگر این نوع اقدامات سرعت پیدا نکند مشکلات ناترازی از این هم بحرانی تر خواهد شد.
اشاره به صندوق های سرمایه گذاری از سرمایه های مردمی کردید. به صورت مصداقی در مورد مزیت های این صندوق بیشتر بگویید.
تاسیس صندوق های سرمایه گذاری برای رفع ناترازی یکی از راه حل هاست که می تواند با پشتوانه سیستم بانکی و منابع سرمایه های مردمی هدایت شود.
مثلا در بحث بهینه سازی موضوع مبحث انرژی در ساختمان مطرح است. واقعا امروز باید اقدامات سازنده ای در این خصوص صورت گیرد. بحث 19 مقررات ملی ساختمان باید عملیاتی شود در حالیکه نیست. ما فقط این مقررات را نوشته شده داریم که می بایست اجرا شود درحالیکه نمی شود. این مبحث 19 در مورد ایزولاسیون، سیستم های گرمایشی و سرمایشی است که چگونه باید باشد. در مورد اینکه ساختمان ها باید از انرژی تجدیدپذیر استفاده کنند. بنابراین فردی که می خواهد سرمایه گذاری کند باید اطمینان حاصل کند که این ساختمان باید به این صورت احداث شود. حال اگر مقداری کمبود مالی است می تواند از طریق صندوق ها کمک مالی با نرخ های بهره مناسب به او شود و بعد با یک مکانیزمی آن سود بانکی هم تامین شود. اطمینان سرمایه گذاری این است که همه موارد باید زنجیروار به هم متصل باشند. باید نسبت به اجرای مقررات و قوانین پایبند باشیم و سعی کنیم سرمایه های مردمی را به شکل ساختارمند به زنجیره تولید و یا بحران امروز که رفع ناترازی است هدایت کنیم.